-
خدایا
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 09:21
ای خدا مرا این عزت بس که بنده ی تو باشم این فخرم بس که پروردگارم تو باشی تو آنچنانی که من دوست دارم پس مرا انسانی که می خواهی بگردان و قلبم را آرام
-
ایرانی ، انسانی باهوش یا ابله
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 09:14
چرا ما ایرانی ها اصالت و ارزش های خودمون رو اینقدر راحت جایگزین می کنیم کتاب های ابوعلی سینا و ... در بهترین دانشگاه های دنیا تدریس می شه اما این کتاب ها حتی توی کتابخانه ها نیست که حداقل خاک بگیرن طب سوزنی و سنتی ما ایرانی ها الان در کره و چین مورد استفاده قرار می گیره ورزش یوگا و یا انرژی درمانی در ایرا ن و به عنوان...
-
خدایا بیاموز به من
چهارشنبه 16 اسفندماه سال 1391 10:44
خدای من به آنها که دوستشان دارم و از دوستی با من گریزانند بیاموزکه خدای من ! به آنها که دوستشان دارم و از دوستی با من گریزانند بیاموزکه: "دوست داشتن عشق ورزیدن آنها حق منست آنان مختارند مرا دوست بدارند یا که رد کنند اما دوست داشتن عشق ورزیدن به آنها حق منست حقی ست که خداوند متعال آنرا بر من مسلم نموده است!... پس...
-
یادمان باشد که
چهارشنبه 16 اسفندماه سال 1391 10:27
یادمون باشه که یادمون باشه که؛ خدا همیشه هست . - یادمون باشه که؛ کسی که زیر سایه دیگری راه میره، خودش سایهای نداره . - یادمون باشه که؛ هر روز باید تمرین کرد دل کندن از زندگی را . - یادمون باشه که؛ زخم نیست آنچه که درد دارد، عفونته . - یادمون باشه که؛ در حرکت همیشه افقهای تازه هست . - یادمون باشه که؛ دست به کاری...
-
اسلام من عشق دارد و منطق
چهارشنبه 16 اسفندماه سال 1391 10:23
در اینجا پوسته ای دیدم تو خالی ، که نامش را اسلام گذاشتند هیچ ندارد جز ظاهر دین و این دین من نیست اسلام من پوسته نیست عشق دارد عدالت دارد منطق و معنا دارد اسلام واقعی تضاد و بی رنگی ندارد در برگ برگ وجودش احساس است و محبت که هیچ کس ندانست پس ای عقل ناقص، پوسته ظاهری را با اسلام واقعی مقایسه نکن
-
خدایا عاشقم عاشق ترم کن
چهارشنبه 16 اسفندماه سال 1391 10:18
خدا یا عاشقم عاشق ترم کن سراپا آتشم خاکسترم کن مَن طَلَبَنی وَجَدَنِی وَ مَن وَجَدَنی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی عَشَقتُهُ وَ مَن عَشَقتُهُ وَ مَن قَتَلتُهُ فاَناَ دِیَتُهُ هر که مرا طلب کند خواهد یافت و هر که مرا یافت عاشقم می گردد و هر کس عاشم شد عاشقش می شوم و هر که من عاشقش شوم عاقبت او را شهید می کنم و هر که را...
-
من عاشق سرمایم
چهارشنبه 16 اسفندماه سال 1391 10:14
من عاشق سرمایم من در دنیایی زندگی می کنم که وقتی گل می دهم سیلی می زنند مردم سرزمین من عشق را می خرند به گریه های من می خندند مردم این دیار همه عینک دودی زده اند و به راحتی می شکنند قلبهای این مردم یخ زده خدایا مرا به کجا آورده ای اینجا سرد است اما من عاشق سرمایم من عاشق سرمایم که گرمی دست هایش احساس می شود من عاشق...
-
حرفهایم با خدا
چهارشنبه 16 اسفندماه سال 1391 10:08
گفتم: خستهام گفت: "لاتقنطوا من رحمة الله" از رحمت خدا ناامید نشید (زمر/53) گفتم: انگار، مرا فراموش کرده ای! گفت: "فاذکرونی اذکرکم" منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152) گفتم: تا کی باید صبر کرد؟ گفت: "و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا" تو چه میدانی! شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب/63)...
-
کوچکی برای بزرگ شدن
چهارشنبه 16 اسفندماه سال 1391 09:59
قطره؛ دلش دریا می خواست خیلی وقت بود که به خدا خواسته اش رو گفته بود هر بار خدا می گفت : از قطره تا دریا راهیست طولانی، راهی از رنج و عشق و صبوری، هر قطره را لیاقت دریا نیست! قطره عبور کرد و گذشت قطره پشت سر گذاشت قطره ایستاد و منجمد شد قطره روان شد و راه افتاد قطره از دست داد و به آسمان رفت و قطره؛ هر بار چیزی از رنج...
-
زندگی
چهارشنبه 16 اسفندماه سال 1391 09:38
.... زندگی یک جاده بی انتها پیچ در پیچش خم به ابرو می برد پشت هر خم زخم یک دل انتهای یک نگاه زندگی یک کویر تشنه است در تفرجگاه شن زندگی دست یک کودک قالی باف است پینه اش صبر یک سردی آه ، پشت یک کوه ستم تلخی اش شیرین است و به کام دل من جاویدن ماندن و بودن و رفتن همگی یک معناست آنچه می ماند تک گرمی دست های من است و صدای...
-
لیلی و مجنون
چهارشنبه 16 اسفندماه سال 1391 09:18
روزی مجنون بر در خانه ی لیلی رفت در زد لیلی گفت : کیست مجنون گفت منم لیلی درب را باز نکرد مجنون سالها در بیابان به دنبال دلیل باز نکردن در بود و بعد از چند سال برگشت و بر در خانه ی لیلی در زد لیلی گفت کیه مجنون گفت : توام و آنگاه لیلی درب را باز کرد
-
منم ثنا
چهارشنبه 16 اسفندماه سال 1391 08:55
به قلبم یاد دادم نشکند و اگر شکست در زیر قطرات اشک ترکهایش را پنهان کن به احساسم گفتم حق دل بستن نداری و اگر دلدادی پنهان کن به منطقم گفتم چشم تا بر من خرده نگیرد چشم هایم را بستم تا پاهایم نلرزد روحم را در بند کشیدم تا پرواز کردن را بیاموزد تنهایی ام را با آسمان تقسیم کردم تا گله نکند حال چه کنم که اشک هایم از ترکهای...
-
به نام تو
یکشنبه 6 اسفندماه سال 1391 08:27
می نوسیم با نام و یاد تو با تمام وجودم که از آن توست تویی که بهترین بهانه بودنمی ندانسته و خام مینویسم و تو میدانی و هم میخوانی