من نگویم عاشقم یه ذره من دیوانه ام

من نگویم عاشقم یه ذره من دیوانه ام

عاشقی رسم خوش فرهاد بود من هنوز درمانده آه توام
من نگویم عاشقم یه ذره من دیوانه ام

من نگویم عاشقم یه ذره من دیوانه ام

عاشقی رسم خوش فرهاد بود من هنوز درمانده آه توام

جزیره هرمز هرمزگان

جزیره هرمز هرمزگان که باری  سومین بار سفر کردم.

یه روز قصد داشتم تنهایی سفر کنم کوله مو بستم که مامانم گفت کجا؟ منم میامو خواهرم فاطمه و زهرا و دوتا بچه هاشون هم راهی شدن و یه سفر خانمانه رو شروع کردیم. شب سه شنبه سوار بر اتوبوس  شدیم و صبح چهارشنبه بعد از سوار بر کشتی دریایی به جزیره هرمز رسیدیم چون این جزیره رو اومده بودم بلد بودم چیکار کنم و لیدریه خانوادمو بهعده داشتم. یه خونه گرفتیم و کلی گشتیم و شنا کردیم و کلی خوش گذشت و عصر جمعه هم به سمت کرمان برگشتیم که صبح زود شنبه کرمان بودیم. خدا رو شکر همه سفر عالی بود جز قسمت اخرش که من شدیدا سرما خوردم و باعث شد 10 رو کامل توی رختخواب بخوابم.

اما باز هم قشنگ بود و سپاسگزارم ( 12 مهر 1401)